تولد 7 سالگیت مبارک عشق مامان
تولدت مبارک عسل مامان
از اونجایی که آقا پرهام تولدش سیزده بدره معمولاً نمیشه تولدشو همان روز یا شب قبلش انداخت و برنامه ریزی واسه تولدش خیلی سخته چون توی ایام عید همه مسافرت و مهمونی و گردش هستند و قنادیا تعطیلن و کیک نمی پزند. در هر صورت ما از چند روز قبل براش تولد میگیریم تا حق بچم ضایع نشه و دل خودمون هم راضی بشه.
امسال هم آقا پرهام خیلی بیشتر از سالهای قبل ذوق تولدشو داره و دائماً از من سوال میکنه که چجوری دنیا اومده و وقتی دنیا اومد ما با دیدنش چه عکس العملی انجام دادیم و خلاصه یه عالمه سوال دیگه......بعضی وقتا که از خاطرات نوزادیش میگم از خنده روده بر میشه و میگه :مامان دوباره بگو و خیلی خاطراتشو دوست داره....
خلاصه روز یازدهم فروردین که مهمون داشتیم و عمو و عمه های پرهام و دایی حسین و خاله ناهید دعوت بودن یه کیک خریدیم که دور هم براش جشن بگیریم و پرهام کنار مانی و شاهین و مهرسا و پارسا شاد باشه و شب خاطره انگیزی براش بشه.که خدا رو شکر همه چی خوب بود و شب قشنگی داشتیم.
عصری بابا مهدی رفت قنادی نوبل تو خیابون وزرا و کیکشو که شب قبل سفارش داده بود گرفت.کیکش شکل الاغه که امسال تو برنامه کلاه قرمزی بود درست شده بود و خیلی بامزه بود پرهام هم خیلی خوشش اومد.
اینم عکسش:
اینم پرهام با ژستی شبیه کیکش:
خلاصه اون شب بچه ها حسابی با هم بازی و شیطونی کردند و شاد بودند.بعد از شام کیک خوردیم و براش تولد گرفتیم.
ما هم براش یه تفنگ آب پاش دو لول و یه دایناسور گنده ،یه بسته دایناسور 10 تایی و یه ماسک خوشگل گرفته بودیم که بهش دادیم و خیلی خوشحال شد.مامانی محبوب و عمه زهره ی عزیز و خاله متین هم هر کدوم یه تیشرت خیلی خوشگل براش خریده بودند که خیلی بهش میاد.بقیه هم بهش پول دادند و خلاصه حسابی ما رو شرمنده کردند.
تولدت مبارک عزیز دلم الهی که همیشه سلامت و سرشار از شادی باشی .
چند تا از عکسهای قشنگ پسرم:
بقیه عکسها در ادامه ی مطلب:
از راست به چپ:مهرسا،پارسا،مانی،پرهام،شاهین
عمو امیر و خانومش.مانی و پرهام
دایی حسین و خانومش. پرهام،پارسا
چند تا عکس از روز سیزده بدر که با خاله متین اینا رفتیم پارک:
پرهام و عرشیا
آقا پرهام در حال بازی: