اولین کارنامه تحصیلی آقا پرهام

 اولیــــن کارنامـه پســــرم 

 تقریباً دو هفته پیش بابا مهدی رفت مدرسه پرهام و کارنامه پسرمونو گرفت.خدا رو شکر همه درساش و انضباطش خیلی خوب بود و حسابی ما رو خوشحال کرد.بابا مهدی هم براش جایزه یه دایناسور گنده خرید و پرهام حسابی ذوق زده  شد.   

پسر نازم من و بابایی بهت افتخار میکنیم و خدا رو شکر میکنیم که پسر خوب و گلی

مثل تو داریم.

پرهام من خیلی باهوش و بادقته.البته شیطنت هم زیاد داره ولی حواسش به درسش هست.

عاشق ریاضی و دیکته ست. زنگهای ورزش فوتبال ،بد مینتون و بازیهای گروهی میکنن که پرهام بیشتر از همه فوتبال دوست داره.روزهایی که موفق میشه گل بزنه خیلی خوشحاله و احساس غرور میکنه.

امروز سی ام بهمن ماهه و پرهام تا درس هـ یاد گرفته.ماشالا دیگه همه چیو میتونه بخونه و بنویسه.

خیلی راحت کتاب داستاناشو میخونه.

صبحا هم بیشتر همکاری میکنه و آماده میشه واسه مدرسه.آقای رشوند ساعت 7:10 دقیقه صبح میاد دنبالش.و ظهرها هم ساعت 12:50 معمولاً خونست.

پرهام دوستای زیادی تو مدرسه داره  اسماشون:ماهان،عرشیا،برسام،آرمین ،علی،بنیامین،دانیال،سورنا ،سالار،مانی،باربد و ..... هستش.اسم خیلیاشونو هم من نمی دونم.

دیگه نزدیکای عیده و داریم به تعطیلات نزدیک می شیم.قرار شده همه مامانا پول بذاریم و واسه خانم رمضانی عیدی بخریم.شاید قدردانی کوچکی کنیم بخاطر زحمتایی که می کشه .

با امید به اینکه همه بچه ها سالم و موفق باشن.

ولنتاین مبارک

ولنتاین 90 هم رسید و روز زیبای عشق رو کنار هم جشن گرفتیم.

عروسی حدیث جون

پنجشنبه یعنی 27 بهمن عروسی خواهر زادم حدیث بود.ما به اتفاق مامانی محبوب رفتیم عروسی که تالار قصر بهار بود و آخر شب هم رفتیم خونه و حسابی بزن و بکوب داشتیم.خیلی خوش گذشت.

شب خیلی قشنگ و شادی بود.به پرهام هم خیلی خوش گذشت.حسابی با عرشیا و عرفان بازی و بدو بدو کردند و رقصیدند.

امروز اول اسفند ماهه.صبح رفتم مدرسه پرهام تا خانوم معلمشو ببینم.خانومش میگفتم چون حرف هـ رو یاد گرفتیم و پرهام دیگه میتونه اسمشو بنویسه،شیرینی یا شکلات هر چی که پرهام دوست داره به تعداد بچه های کلاس (28 عدد) بیارید مدرسه.منم امروز یه جعبه شکلات خریدم تا بابا مهدی فردا ببره واسه پسرم مدرسه.

قربون اسم خوشگلت ببرم مامانی

میخوام امروز از چیزهایی که پرهام دوست داره یا دوست نداره بگم:

پرهام عاشق بازی و سرگرمیه.بازیهای پلی استیشن و کامپیوترو خیلی دوست داره.عاشق کتاب داستانه. هفته نامه دوست خردسال رو خیلی دوست داره مخصوصاً داستانهای جیقیل رو.

پازل و بازیهای فکری دوست داره.توی نقاشی کشیدن هم استاده.همه چی بلده بکشه پسرم.

تو غذاها عاشق عدس پلو ،جوجه کباب،جوجه چینی،کباب تابه،کله گنجشکی،کتلت،قورمه سبزی،هات داگ ،همبرگر و مشتقات سیب زمینی به همراه سس گوجه و .....

چیپس ،پاپ کرن ،پاستیل ، شکلات ، پسته ،بادوم هندی و لواشک و آلوچه ،ذرت مکزیکی از تنقلات مورد علاقشه.

عاشق همه مدل میوه بخصوص توت فرنگی،خربزه،هندوانه،آناناس،زردآلو و .....

از بی توجهی بیزاره و بچه فوق العاده احساسی و مهربونیه.

توی دنیا هیشکیو مثل من و بابا مهدیش دوست نداره.به مامانی محبوبش هم خیلی وابسته ست و خیلی دوستش داره.

عاشق بچه هاست.مانی و مهرسا ،شاهین و شایان و عرشیا و عرفان و محدثه رو خیلی دوست داره.

عاشق گردشو تفریحه و بچه پر انرژی و اهل بازی و شیطونیه.  

پرهام خودش به تنهایی حموم میکنه و تمیز خودشو می شوره.

فقط تنها مشکلی که من باهاش دارم اینه که خودش درست غذا نمیخوره و هنوز من باید بهش غذا بدم.البته می خوره ها ولی نه اونجور که باید.یعنی بعهده خودش بذارم کم میخوره و کند.

در هر حال مامان عاشقشه و از جون و دلش براش می میره.

یکی دیگه از کارهای جالب پرهام جونم اینه که چون بهش گفتم وقتی سر کارم با اینترنت تو رو می بینم.هم خونه و هم مدرسه.واسه همین پسر خوشگلم هر چیزی رو میخواد بهم نشون بده میگه :"مامان اینترنت کن اینو ببین" منم الکی میگم وااااااااااااای چه خوشگله؟ چی هست؟؟؟

الهی قربونت برم خوب چیکار کنم.بعضی وقتا لازمه مامانا دروغ مصلحت آمیز بگن دیگه......